فرهنگ و جامعه

این وبلاگ به منظور آشنایی با مفاهیم جامعه شناسی و فرهنگ ایجاد شده است

فرهنگ و جامعه

این وبلاگ به منظور آشنایی با مفاهیم جامعه شناسی و فرهنگ ایجاد شده است

تهاجم فرهنگی و قومیت کشی

زمینه فرهنگ شناسی  

محمود روح الامینی ، صفحه 115-114  

 

یکی از پیامدهای فرهنگ پذیری با نقشه یا « تحمیل فرهنگی » این است که در اثر آن به مرور زمان هویت و قومیت و عصبیت گروه اجتماعی از بین می رود و جای خود را به مجموعه ای از ظواهر سطحی فرهنگی می دهد ، پدیده ای که مردم شناسان اصطلاح قومیت کشی را در مورد آن به کار می برند .

اصطلاح « قومیت کشی » را نباید با « نسل کشی » اشتباه کرد . قومیت کشی به مفهوم از بین بردن فرهنگ و هویت قومی است در صورتی که نسل کشی شیوه از بین بردن افرد جامعه و قطع نسل یک قوم ( به وسیله شیوع بیماری های واگیر و رواج نامحدود الکل و مواد مخدر که نمونه های آن فراوان است ) می باشد .

تفاوت تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی

 سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1373، ص 19ـ20 

اساساً تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی در دو جهت مخالف قرار دارند. تبادل فرهنگی فرایندی متقابل و طبیعی است و با رضایت طرفین صورت می‏گیرد ، ولی تهاجم فرهنگی یک طرفه، غیرداوطلبانه و سلطه‏گرانه است و اهداف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی نظامی دارد. معرفی، انتقال و جای‏گزینی ارزش‏ها در تهاجم فرهنگی طبیعتاً تحمیلی است. در واقع در تبادل فرهنگی، هدف به روز کردن و کامل کردن فرهنگ ملی است، ولی در "تهاجم فرهنگی" هدف ریشه‏کن کردن و از بین بردن فرهنگ ملی است

به طور خلاصه، تفاوت تهاجم فرهنگی و تبادل فرهنگی را می‏توان در موارد ذیل دانست: 

 
1. در تهاجم، هدف تخریب است، اما در تبادل فرهنگی هیچ کدام از دو فرهنگ قصد تخریب فرهنگ مقابل را ندارد و هدف انتقال و نشر فرهنگی است. 

 
2 ـ در تهاجم، یک ملت برای جای‏گزینی فرهنگ خود، به نحوی ظالمانه سعی در ریشه‏کنی فرهنگ مقابل دارد، اما در تبادل فرهنگی چنین نیست. 

 
3 ـ در تبادل فرهنگی، همواره جنبه‏های مثبت و انسانی مطرح است . بدین معنا که دو طرف قصد بارور کردن، تکامل بخشیدن و ارتقای یکدیگر را دارند ، در حالی که در تهاجم فرهنگی اهدافِ خیرخواهانه در میان نیست. بلکه قلع و قمع، ارعاب، بی‏هویت کردن و ایجاد سلطه، مدنظر است. 

 
4 ـ در تهاجم فرهنگی، قصد استیلا و به طور کلی، غرض سیاسی مأخوذ است و مهاجم اصولاً بقای فرهنگ مقابل را به هیچ عنوان نمی‏پذیرد.

تبادل فرهنگی

 زمینه فرهنگ شناسی  

محمود روح الامینی ، صفحه 101  

دو جامعه همسایه یا دارای ارتباط ، به علت رفت و آمدها ، داد و ستدها ، مهاجرت ها و تهاجم در یکدیگر تأثیر می گذارند و خواهی نخواهی به مرور ایام تغییرات و تحولاتی را _ هر قدر اندک _ در یکدیگر به وجود می آورند ، جامعه ای را نمی شناسیم که از این » فرهنگ پذیری » یا « اشاعه » یا « انتقال فرهنگی » و یا « اقتباس مدنیت » برکنار مانده باشد .

هویت  

مسعود خرم ، ص15

 

تبادل فرهنگی ملت‏ها در طول تاریخ به شکلی طبیعی وجود داشته و عاملی برای رشد و تعالی مستمر فرهنگ ها بوده است. تبادل فرهنگی برای تازه ‏ماندن معارف و حیات فرهنگی بشر امری بسیار ضروری است و جامعه انسانی را در ارتقای ارزش‏ها و پیمودن مسیر سعادت واقعی به پیش می‏برد. این جریان فرهنگی دو سویه است و هنگام قوت و توانایی ملت‏ها صورت می‏گیرد. در این روند، ملت‏ها با هدف ترویج ارزش‏های بشری، به تبلیغ ایده‏آل‏ها و معیارهای خود می‏پردازند و نیز عناصر و مفاهیم برجسته‏ی فرهنگ‏های دیگر را وام می‏گیرند.

گسترش اسلام در برخی از مناطق جهان، از جمله شرق آسیا، از طریق رفت و آمد مسلمانان ایران به این مناطق، از نمونه‏های قابل استنادی است که پیامدهای مثبت تبادل فرهنگی را برای جامعه‏ی بشری به خوبی اثبات می‏کند. در تبادل فرهنگی هدف اصلی باردار کردن و کامل کردن فرهنگ ملی است و از این دیدگاه، تردیدی نیست که در برخورد با فرهنگ غرب نیز تبادل صحیح فرهنگی، منشأ آثار مثبتی خواهد بود  .