زمینه فرهنگ شناسی
محمود روح الامینی ، صفحه 112-110
هر گروه اجتماعی دارای تاریخ ، ضوابط خویشاوندی ، شیوه اقتصادی ، مقررات ، مناسک اعتقادی ، زبان ، ادبیات و هنر مختص به خود می باشد . این خصوصیات که فرهنگ یک جامعه را از جوامع دیگر متمایز می سازد ، معرف شناسنامه فرهنگی آن جامعه است . به عبارت دیگر گذشته تاریخی ، حماسه های آباء و اجدادی ، سرزمین نیاکان ، زبان مادری ، باورها و سنت های طایفه ای ، مفاخر ملی ، اسوه های دینی ، « عصبیت » های قومی ، هنر و ادبیات موروثی « هویت فرهنگی » جامعه را تشکیل می دهند .
هر جامعه ای معمولاً در همه جا و همه وقت بر اصالت هویت فرهنگی خود تأکید می کند و می کوشد که با قدرت و غرور مشخصه های این هویت را زنده نگهدارد و از آن دفاع کند .
آنتادیوپ انسان شناس و پزشک سنگالی که آثار متعددی در باره فرهنگ آفریقا دارد در مقاله ای در این زمینه می نویسد : « هویت فرهنگی یک جامعه به سه عامل بستگی دارد : تاریخی ، زبانی ، روان شناختی . اهمیت عوامل فوق در موقعیت های تاریخی و اجتماعی مختلف یکسان نیست . هر گاه این عوامل به طور کامل در یک ملت یا فرد وجود نداشته باشد ، هویت فرهنگی ناقص می شود . تلفیق موزون این عوامل یک وضعیت ایده آل است . هرگاه یکی از عوامل مزبور تحت تأثیر قرار گیرد ، شخصیت فرهنگی جمعی یا فردی تغییر می کند و این تغییرات ممکن است تا آنجا ادامه یابد که موجب یک " بحران هویتی " شود و ... »
زمینه فرهنگ شناسی
محمود روح الامینی ، صفحه 101
* زمانی که فرهنگ پذیری با میل و دلخواه انجام می گیرد که این خصوصیت فقط وقتی ممکن است که هیچگونه نابرابری اجتماعی یا سیاسی بین دو گروه نباشد و هیچکدام برتری مادی یا معنوی نسبت به یکدیگر نداشته باشند . این نوع فرهنگ پذیری دوجانبه است و در بین اقوام و گروه های همجوار و تقریباً مشابه صورت می پذیرد .
* وقتی که پدیده های فرهنگی یک جامعه بر دیگری تحمیل می شود . این تحمیل در سایه ی برتری تکنولوژی ، قدرت نظامی ، امکانات بیشتر اقتصادی و فنی ، سیاست های نظام یافته و توسعه طلبی و سلطه سیاسی انجام می گیرد
واژه فرهنگ پذیری در زبان فارسی معادل کلمه « اکولتوراسیون » به کار می رود . فرهنگ پذیری عبارت است از رواج پدیده هایی که در اثر تماس مستقیم و مداوم بین گروه هایی از افراد با فرهنگ های مختلف به وجود می آید . پدیده هایی که از مدل های فرهنگی یک یا دو گروه نشأت گرفته است .
( زمینه فرهنگ شناسی ، محمود روح الامینی ، صفحه 99-98 )
امروزه واژه فرهنگ پذیری _ گاهی در معنای محدود کننده تر _ به تماس های فرهنگی خاص بین دو جامعه که از دو نیروی نامساوی برخوردارند اطلاق می شود . در این صورت جامعه غالب که هماهنگ تر و یا از نظر تکنیک مجهزتر است _ معمولاً از نوع جوامع صنعتی _ به طور مستقیم یا غیر مستقیم به فرهنگ مغلوب تحمیل می گردد .
( فرهنگ مردم شناسی – ترجمه دکتر اصغر عسکری خانقاه – صفحه 18 )